دختر شهید حسن ایرلو سفیر فقید ایران در یمن: کنار هم که راه میرفتند سیر نمیشدم از تماشایشان، انگار که مال این دنیا نبودند… میدانستم پدرم بعد از حاجی زیاد دوام نخواهد آورد، و همینطور هم شد.. اشک ها میریخت در فراق رفیقش، ماموریتش را کامل کرد و کمتر از دوسال بعد به او پیوست…...